سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خا نه دوست
گروه طراحی تم کده گروه طراحی تم کده گروه طراحی تم کده گروه طراحی تم کده گروه طراحی تم کده

چه شد که خشت روی خشت چیده شد کعبه

برای چیست که این قد کشیده شد کعبه

مگر که از دل این خانه می زند بیرون

که ناز مقدم او آفریده شد کعبه

چه قرنها که فقط محض خاطر بتها

به گوش مردم عامی شنیده شد کعبه

که آمد و چه شنید و چه گفت می دانی ؟

که پیش چشم همه چاک دیده شد کعبه

شکافت و سر هم آمد و دوباره شکافت

که تا قیام قیامت پدیده شد کعبه

درخت بود و پر از میوه های کال اما

علی رسید و سه روزه رسیده شد کعبه

گشود چشم و زمین را پر از حلاوت کرد

به جای گریه دو سه آیه ای تلاوت کرد

             ***********

سه روز بر در کعبه نظاره می کردند

دعا برای شکافی دوباره می کردند

منجمین همه مبهوت در پی چاره

توسلی به ضریح ستاره می کردند

دوباره ریخت به هم طرح کعبه و مردم

به سوی مادر و کودک اشاره می کردند

رسید ماه و زلیخائیان ز یوسف ها

به خانه هرچه که بود عکس پاره می کردند

به حکم خنده و یا گریه های کودکی اش

از آن به بعد همه استخاره می کردند

نمونه خط علی را که دیده است کجاست

علی قشنگترین دست خط خداست

 =-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

اگر سازی وضو با آب زمزم

دگر سجاده گردد عرش اعظم

اگر ضرب المثل گردد خضوعت

به حمد و قل هو الله و رکوعت

مبادا بر نماز خود بنازی

ولایت گر نداری بی نمازی

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

چو شیرم داد مادر یا علی گفت

زبان و دل مکرر یا علی گفت

سفر با نام او معراج عشق است

به معراجش پیمبر یا علی گفت

به جنگ نهروان و بدر و خیبر

خود فتاح خیبر یاعلی گفت

علی نامیست ز اسما الهی

هر آن کس کرده باور یا علی گفت

نشد محتاج درمان طبیبان

مریضی که به بستر یا علی گفت

شعار قهرمانان است این ذکر

مریضی که به بستر یا علی گفت

چو زد پرچم کنار نهر علقم

اباالفضل دلاور یا علی گفت

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

نقطه سر خط با شتاب بنویسید

با خط درشت بی حساب بنویسید

تکلیف شب شماست در دفتر دل

صد مرتبه از ابوتراب بنویسید

        ((از وبلاک منتظران مهدی فاطمه ))




موضوع مطلب :

چهارشنبه 87 تیر 26 :: 5:49 عصر

مواظب افکارت باش که گفتارت می شود،
 مواظب گفتارت باش که رفتارت می شود،
مواظب رفتارت باش که عادتت می شود،
مواظب عادتت باش که شخصیتت می شود.




موضوع مطلب :

چهارشنبه 87 تیر 26 :: 5:38 عصر

امروز امیر در میخانه توئی تو
فریاد رس این دل دیوانه توئی تو
مرغ دل ما را ، که به کس رام نگردد
آرام توئی دام توئی دانه توئی تو

آن مهر درخشان که به هر صبح دهد تاب
از روزن این خانه به کاشانه توئی تو

آن ورد که زاهد به همه شام و سحرگاه
بشمرد با سبحه صد دانه توئی تو

آن باده که شاهد به خرابات مغان نیز
پیمود به جام و خم و پیمانه توئی تو

آن غل که ز زنجیر سر زلف نهادند
بر پای دل عاقل و دیوانه توئی تو

ویرانه بود هر دو جهان نزد خردمند
گنجی که نهان است به ویرانه توئی تو

در کعبه و بتخانه بگشتیم بسی ما
دیدیم که در کعبه و بتخانه توئی تو

بسیار بگوییم و چه بسیار بگفتیم
کس نیست به غیر از تو در این خانه توئی تو

یک همت مردانه در این کاخ ندیدیم
آن را که بود همت مردانه توئی تو

« میرزا حبیب خراسانی»




موضوع مطلب :

چهارشنبه 87 تیر 26 :: 3:31 عصر

پسرم می پرسد: تو چرا می جنگی

من تفنکم در مشت  ***   کوله بارم در پشت

           بند پوتینم را محکم می بندم

مادرم

آب و آیینه و قرآن در دست

روشنی در دل من می بارد

پسرم بار دگر می پرسد: تو چرا می جنگی

با تمام دل خود می گویم *** تا چراغ از تو نگیرد دشمن

             ((محمد رضا عبد الملکیان))




موضوع مطلب :

چهارشنبه 87 تیر 26 :: 4:0 صبح

در چشمه سار اخلاص، با صدق دل وضو کن

ترک هوای خود ،گو پس سوی قبله رو کن

قدر نماز بشناس ،معراج مومن است این

وقت نماز آمد،خیز و یاد او کن

     ((محمود شاهرخی))




موضوع مطلب :

چهارشنبه 87 تیر 26 :: 3:29 صبح

چندی پیش جوکی به زبان انگلیسی در دنیای نت زاده شد ! که نکات ارزشمندی را در خصوص سیاست های رسانه های آمریکایی در بر داشت .

ترجمه فارسی جک به شکل زیر است :

مردی دارد در پارک مرکزی شهر نیویورک قدم میزند که ناگهان میبیند سگی به دختر بچه ای حمله کرده است.

مرد به طرف آنها می دود و با سگ درگیر می شود .

سرانجام سگ را می کشد و زندگی دختربچه را نجات می دهد.

پلیسی که صحنه را دیده بود به سمت آنها می آید و می گوید:

« تو یک قهرمانی »

فردا در روزنامه ها می نویسند :

" یک نیویورکی شجاع ، جان دختر بچه ای را نجات داد "

آن مرد میگوید :

« اما من نیویورکی نیستم »

پس روزنامه های صبح مینویسند :

" آمریکایی شجاع جان دختر بچه ای را نجات داد "

آن مرد دوباره میگوید :

« اما من آمریکایی نیستم »

« خوب ، پس تو اهل کجا هستی ؟ »

« من ایرانی هستم ! »

فردای آنروز روزنامه ها اینگونه می نویسند :  

« یک تندروی مسلمان، سگ بی گناه آمریکایی را کشت ! »   ((از وبلاک کیان))




موضوع مطلب :

چهارشنبه 87 تیر 26 :: 3:9 صبح

  اگر یک سوسک در فنجان قهوه یک انگلیسی، برزیلی ،‌ ‌ایرانی، چینی و اسراییلی بیافتد واکنش آنها چه خواهد بود؟

- انگلیسی ... فنجان را به خیابان پرتاب می کند و کافه را ترک می کند.

-  برزیلی ... حشره را خارج می کند و قهوه اش را سر می کشد.

- ایرانی... درخواست تعویض قهوه را می دهد.

- چینی ... حشره و قهوه را با هم نوش جان می کند!!

- ولی مرد اسرائیلی ... :

?- ابتدا قبل از هر اقدامی همانجا سوسک را سر چنگال می زند. فندکش را روشن می کند. سوسک را کباب می کند. از آن عکس می گیرد. با فتوشاپ تغییرش می دهد عکسها را به رابرت مرداخ می دهد تا در عالم پخش کند و بعد:

?- قهوه را به انگلیسی می فروشد و حشره را به چینی.

?- حماس و حزب الله و سوریه و ایران را متهم می کند که جنگ میکروبی با سلاحهای جدید به راه انداخته اند .

3- در تمام رسانه ها شیون و زاری می زند که امنیتش در خطر است .
4-  به «کولی بازی» و « ننه من غریبم بازی» درباره شکنجه یهودیان و  هولوکاست و  زیر پا گذاشتن حقوق یهودیان در تاریخ خواهد پرداخت.

5- از رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین تعهد خواهد گرفت که به مردم خود بگوید از انداختن حشره در قهوه  شهرک نشینان دست بردارند و دیوار حائل در اطراف تمام قهوه خانه هایش احداث خواهد نمود.

6- کرانه باختری و نوار غزه را بار دیگر اشغال می کند و با بولدوزر به جان باغها و خانه های فلسطینیان می افتد و آب و برق را قطع می کند و هر فلسطینیی را که ببیند به او شلیک می کند .
7- از آمریکا درخواست کمک نظامی فوری و یک وام چند میلیارد دلاری بلاعوض می کند تا یک فنجان قهوه دیگر سفارش دهد.

8- از آمریکا و انگلیس می خواهد تا در شورای امنیت تصویب کنند که قهوه چی های دنیا مجبور شوند تا به عنوان غرامت و خسارت این عمل یهودستیزانه تا پایان قرن یک دهم فروش قهوه خود را به یهودیان بدهند.

9- سرانجام و نه به عنوان آخرین اقدام، تمام دنیا را متهم می کند که چرا فقط ایستادند و نگاه کردند و برای مصیبت او اندوهگین نشده و زار نزدند.....    ((از وبلاک حامی ))




موضوع مطلب :

چهارشنبه 87 تیر 26 :: 2:54 صبح

آقای جمعه های غریبی ظهور کن 
دهلیزهای شب زده را غرق نور کن
یگ گوشه از جمال تو یعنی تمام عشق
یا باز گرد یا  دل   ما   را  صبور کن
 آقا چقدر فاصله , اندوه ,  انتظار
 فکری به حال این سفر راه دور کن
آقا اگر که آمدی و عاشقت نبود
یک فاتحه نوازش اهل قبور کن

          *****

تا ساحل چشمان  تو  تکثیر شدیم
از عشق تو گفتیم و نمک گیر شدیم
گفتند   غروب  جمعه  خواهی آمد
آنقدر  نیامدی  که  ما  پیرشدیم
باهمه ی لحن خوش آواییم
در به در کوچه ی تنهاییم
ای دو سه تا کوچه ز ما دور تر
نغمه ی تو از همه پر شور تر
کاش که این فاصله را کم کنی
محنت این قافله را کم کنی
کاش که همسایه ی ما می شدی 
مایه ی آسایه ی ما می شدی
هر که به دیدار تو نائل شود
یک شبه حلال مسائل شود        ((از وبلاک شمیم یار))




موضوع مطلب :

سه شنبه 87 تیر 25 :: 12:40 صبح

در دل خود کشیده ام نقش جمال یار را
پیشه خود نموده ام حالت انتظار را
ریخته دام ودانه شه از خط وخال خویشتن
صید نموده مرغ دل برده از او قرار را
سوزم وسازم از غمش روز وشبان بخون دل
تا که مگر ببینم آن طرّه مشکبار را
دولت وصل او اگر یکشبی آیدم بکف
شرح فراق کی توان داد یک از هزار را
چشم امید دوختن درره وصل تابکی
برده شرار هجر او از کفم اختیار را
ایمه برج معدلت پرده زچهره برفکن
شوی زچشم عاشقان زآب کرم غبار را
سوختگان خویشرا کن نظر عنایتی
مرهمی از کرم بنه ایندل داغدار را
حیرانرا از جلوه ای از رخ خویش مات کن
تا رهد از خودی خود ترک کند دیار را  ((از وبلاک شمیم یار))




موضوع مطلب :

سه شنبه 87 تیر 25 :: 12:37 صبح

ما طالب تخصص سازنده هستیم

آنکه ما اصرار داریم به اینکه دانشگاه که مغز متفکر یک ملت است باید از وابستگی های به شرق و غرب کنار برود و نمی شود که کنار برود الا اینکه فرم اسلامی را پیدا بکند، آن این نیست که دانشگاه ما نباید علم و صنعت تحصیل کند بلکه باید فقط همین آداب صلوه را به جا بیاورد! این یک مغالطه ای است که تا صحبت دانشگاه اسلامی و اینکه باید انقلاب فرهنگی پیدا بشود، فریاد می زنند آنهائی که می خواهند ما را به طرف شرق و عمدتا به طرف غرب بکشانند، این است که اینها با تخصص مخالفند، با علم مخالفند.

ما با تخصص مخالف نیستیم، با علم مخالف نیستیم، با نوکری اجانب مخالفیم. ما می گوئیم که تخصصی که ما را به دامن آمریکا بکشد یا انگلستان، یا به دامن شوروی بکشد یا چین، این تخصص، تخصص مهلک است، نه تخصص سازنده. ما می خواهیم متخصصینی در دانشگاه تربیت بشوند که برای ملت خودشان باشند، نه برای کشاندن دانشگاه به طرف شرق یا طرف غرب.

صحیفه نور- ج14- ص 234 – 232




موضوع مطلب :

دوشنبه 87 تیر 24 :: 12:58 صبح

آمارگیر حرفه ای وبلاگ و سایت